اغلب تصمیمهای غلط ما بر اثر ناآگاهیهاست. شاید بیربط و شاید هم مربوط، اما ویدیویی از تدکس تهران (اینجا) میدیدم که سخنران میگفت همه "خشونت محصول عدم شناخته"! بنظرم اگر کسی اطلاعات کافی، حداقل برای تجزیه و تحلیل مسائل داشتهباشه میتونه تصمیمات به مراتب بهتری بگیره، درنتیجه خشونت در هر شکلی وجود نمیداشت. صد البته تحلیل مسائل مختلف، راههای متفاوتی هم داره که این نیاز به مطالعه زیاد و درک بالا داره.
اما هدف اصلی من از این نوشتار معرفی انواع مطالعه نیس. هدفم بررسی راهکارهای بالا بردن سرانه مطالعه است. در کشورما سرانه مطالعه در حد غیرقابلقبولی پایین هست. این پایینبودن نه تنها در مسائل آموزشی و فرهنگی ما اثر شدید داشته بلکه در تصمیمگیریهای مهم روزانه و کوتاهمدت و بلندمدت افراد هم موثر بوده. تا جایی که به نظر شخص من، خیلی از اشتباهات و تصمیمات غلط ما بخاطر عدم مطالعه است.
برگردیم به بند اول مطلب در پست قبلی که گفتم "اما واتسون" در متروی لندن کتاب مخفی میکرد تا کتابخوانی رو رواج بده. این عمل درواقع یکی از روشهای تبلیغاتی جدید در کشورهای توسعهیافته است. و البته برعکس کشور ما که تبلیغات اغلب برای معرفی برندهای مختلف پوشاک یا لوازم آرایشی یا مصرفی استفاده میشه، در این کشورها تبلیغات ابزاریست برای معرفی تفکرات و روشهای برتر برای زندگی!
در صفحات مجازی که میچرخم، کمتر سلبریتیای میبینم که به بحث کتاب خواندن و مطالعه پرداختهباشه. اکثرا از خودشون در مدلهای مختلف ایستاده و نشسته و البته کاملا بیهدف و بیمحتوا عکس میذارن با کپشنهای کاملا نامربوط! تعدادی هم سوار بر موجِ اخبارِ روز، واکنشهای مختلف نشون میدن و یا از فعالیتهای تخصصی خودشون عکس و ویدیو منتشر میکنن! (که البته دو مورد آخر بخشی از ماهیت وجودی شبکههای اجتماعی هست ولی تمام آن نیست). معدودی هم مطالب مفید میشه بین پستها پیدا کرد ولی نکته منفی یکطرفه بودن بیش از حد این نوع پستهاست. گرفتن بازخوردها تنها به کامنتهای زیر پستها محدوده، درحالیکه ظرفیت شبکههای اجتماعی خیلی بالاتر ازینهاست.
جدا از برخی سلبریتیهای محترم و با دانش و هنری که نمونههاشون انگشتشمار، اما ارزشمنده، باید نگران اکثریتی بود که با حرفهای خارج از حیطه تخصصی خودشون، باعث لکهدار شدن حیثیت بقیه هم میشن! این سرافکندگی گاه تا جایی پیش میره که باعث خجالت یک جامعه هم میشه.
چیزی که از همه هنرمندان و ورزشکاران و چهرههای ملی انتظار میره، ترویج فرهنگ و تشویق به فعالیتهای فرهنگیه! چیزی که در جامعه ما کمتر شاهد اون هستیم. امیدوارم روزی برسه که در کنار کمپینهایی که برای حفظ دریاچه ارومیه و یوزپلینگ ایرانی شکل میگیره، شاهد کمپینهایی برای تشویق کتابخوانی و معرفی کتابهای مفید هم باشیم. چیزی که اگر اتفاق بیفته و نتایجی که قبلا گفتم رو سرانجام بشه، مطمئنا به دنبال خودش اتفاقات مفید و خوشایند دیگه هم خواهد داشت که شیرینیشو دوچندان خواهد کرد.